اگرچه بازاریابی محتوا به مدیریت رسانه‌های اجتماعی هم‌پوشانی‌هایی با هم دارند و در رسانه‌های اجتماعی هم از محتوا برای انتشار مطالب خود استفاده می‌کنیم اما در حقیقت آنها دو موجودیت مستقل هستند؛ با نقاط تمرکز، اهداف و رویه‌های متفاوت.

 

این روزها در برخورد با برندها و مشتریان خودمان، هنوز هم به افرادی بر‌می‌خوریم که کلا با اصطلاح «بازاریابی محتوا» غریبه‌اند.
وقتی هم سعی می‌کنیم برایشان توضیح دهیم، معمولا می‌گویند:

«آهان! منظورتان محتوا برای برندها است؟ فهمیدیم بازاریابی شبکه‌های اجتماعی را می‌گویید.»

برای رفع ابهام و فهمیدن تفاوت بین این دو مسئله مهم در دیجیتال مارکتینگ لطفا ادامه این مطلب را در و‌ب‌سایت افتانت مطالعه کنید.

انواع محتوا

در شبکه‌های اجتماعی، محتوا طوری ساخته می‌شود که متناسب بافت و متن پلتفرم اجتماعی انتخابی باشد. مثلا پیغام‌های کوتاه 140 کاراکتری برای توییتر، مسابقه و کوئیز و بازی برای فیس‌بوک و … . در واقع برندها رفتارشان را بر اساس استفاده افراد از شبکه‌های اجتماعی، مدل‌سازی می‌کنند.

از سوی دیگر، در بازاریابی محتوا، بافت و متن وب‌سایت‌ها امکان اشکال طولانی‌تر و بزرگ‌تر محتوا را می‌دهد. برندها می‌توانند خیلی چیزها ازجمله اینفوگرافی، ویدئو، پست وبلاگی و ای‌بوک بگذارند. در این حالت برندها رفتارشان را بعد از ناشران رسانه‌ای مدل‌سازی می‌کنند.

اهداف

در عین حال که بازاریابی محتوا و بازاریابی رسانه‌ای هر دو برای اهداف متعددی کاربرد دارند، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی عموما متمایل به تمرکز بر دو هدف عمده است. اول، اینکه برای اطلاع‌رسانی برند استفاده می‌شود؛ تولید فعالیت و گفت‌وگو پیرامون برند. دوم، برای حفظ رضایتمندی مشتری استفاده‌می‌شود. برندها می‌توانند از کانال های اجتماعی به‌عنوان یک فوروم باز برای گفت‌وگوی مستقیم و بی‌واسطه با مشتری بهره ببرند و پاسخگوی دغدغه‌ها و پرسش‌هایشان باشند.

در نقطه مقابل، مرکز ثقل وب‌سایت محور بازاریابی محتوا امکان می‌دهد بر تولید تقاضا تمرکز بیشتری داشته‌باشد. با تولید محتوای با کیفیت برندهای متناسب با چشم‌اندازها، برندها می‌توانند رابطه‌ای بین چشم‌اندازها و پیشبرد آنها به سوی خرید یا تغییری مولد ایجاد کنند.

سیر تکامل بازاریابی آنلاین

دقیقا آمار برندهایی را که از بازاریابی محتوا استفاده می‌کنند نسبت به آنهایی که از بازاریابی رسانه‌ای بهره می‌برند، نمی‌دانیم. حدس می‌زنیم حول و حوش یک به هزار باشد. بازاریابی رسانه‌های اجتماعی اولویت نخست بسیاری از دپارتمان‌های بازاریابی است. در حالی که بازاریابی محتوا نسبتا اصطلاح جدید و برای خیلی‌ها چالش نوینی است.

با این احوال، دو استراتژی مدنظرمان هست که دست‌کم دو گزینه مستقل و دست بالا بخش‌هایی از سیرتکاملی بازاریابی هستند که فصول مشترکی با هم دارند. اینترنت توانایی انفجاری بزرگی را برای برندها فراهم کرد تا مستقیما با مشتریان‌شان در ارتباط باشند. بدون اینکه به واسطی مثل صنعت رسانه نیازمند باشند.

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی گام نخستین طبیعی در این فرایند است: دسترسی به کاربران به‌طور مستقیم (همه می‌دانیم که کاربران هزاران ساعت پای شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنند) محتوا هم به‌طور کلی به بخش‌های کوچک‌تری قالب‌بندی می‌شود که خود نسبتا باعث سهولت فرایند انتشار محتوا می‌شود.

ولی همین‌طور که برندها با نقش جدید خود به عنوان ناشر آشناتر می‌شوند، طبیعتا گام بعدی حرکت به‌سوی بازاریابی محتوا خواهدبود. در بازاریابی محتوا برندها محتوایی طولانی‌تر و باکیفیت‌تر تولید می‌کنند و مخاطبان‌شان را در سایت خود تولید می‌کنند. آنها ناچار هستند ناشرهای رسانه‌ای واقعی باشند. اما نتایج و دستاوردهای تحقیقات قوی‌تر هستند. برندها از طریق اقدامات بازاریابی محتوایشان می‌توانند عمیق‌تر با مشتریانشان در ارتباط باشند و با سوق دادن مشتریان به وب‌سایت خود، برند فرصت بیشتری برای به دست آوردن افراد تاثیرگذار و هل دادن آنها به سمت قیف فروش خواهد داشت.